قانون کارما چیست ؟ نیروی کارما را، جایگزین نیروی خدا کردند…

بـه نـام پـاک خـدا، تـنـهـا نـیـروی غـالـب بـر عـالـم هـسـتـی

قانون کارما چیست | نیروی کارما |karma 

بالاخـره مـوفـق شـدنـد، کارما را جایگـزین خـدا کـنـنـد…

آیا جهان دارای یک سی پی یو مرکزی، برای تعیین سرنوشت آن است؟

یا دو هسته مرکزی، که هر کدام جداگانه، تصمیم خاص خود را می گیرند!!!

آیا خداوند یک مرکز فرمانروایی برای امور جهان است، و کارما مرکز دیگری است و از خدا جدا است؟؟

آیا کارما خود موجودی پاک و باهوش است، یا نیرویی است، یا موجودی که نیرویی دارد یا اینکه خود مخلوق خداست….

متاسفانه پیشوایان ادیان مختلف؛ با برگزاری مراسمدینی آیین و رسوم سخت مذهبی و کار های عجیب و غریب، در زمانی بیش از چهارهزار سال، باعث شدند که انسان دین زده و حتی “خدا گریز” شود.
در قرون اخیر، برای مثال همانطور که سیگار کشیدن برای خانم ها نوعی باکلاسی محسوب می شد و حس مدرن بودن را به رقبای آنان القاء میکرد؛ خدا ستیزی نیز نوعی پیشرفتگی افکار و دلیلی برای روشن فکر بودن یک فرد تحصیل کرده، در برابر رقبایش محسوب میشد.

در همین قرون بود که “کارما” پا به عرصه میدان گذاشت، عقیده به قانون کارما اگر چه بسیار قدیمی بود، اما در قرون اخیر برای مدرن جلوه کردن و هویت جدید یافتن، ابزاری بسیار کارآمد بود.

قانون کارما رشد کرد و بیشتر منتشر شد.

کارما در ذهن مردم، تبدیل شد به یک شخصیت یا موجودی باهوش، قدرت مند، انتقام گیرنده، پاک، توانا، دانا، با تسلط کامل بر همه عالم، که از کردار بد انسان ناراحت می شود و برای مجازات بدکاران نقشه می کشد و برنامه ریزی می کند.
اگر دقت کنید، تمام صفات و قدرت و پاکی و توانایی های خدا را در موجودی دیگر تعریف کردند. برای اینکه انسان خدا را گم یا فراموش کند، یا نقش خدا در زندگی انسان؛ کمرنگ و حتی بیرنگ شود.

در ذهن ما ، بت کارما را جایگزین خدا کردند…

تاریخ را به یاد بیاورید که روحانیون در معابد، بتی می ساختند و برای آن بت شخصیت پردازی می کردند؛ که این بت دانا و تواناست و قدرتمند و پاک است و بر همه عالم تسلط دارد و صفات خدا را برای آن بت تعریف می کردند. و البته آن بت ها، منبع درآمد بسیار خوبی هم برای روحانیون بودند.

زمان دیگری را بیاد بیاورید که روحانیون مسیحی، این بار از یک انسان (یک پیامبر) بتی ساختند و جایگزین خدا کردند، بعبارتی صفات و توانایی های خدا را برای او تعریف کردند. و البته آن بت جدید و دوست داشتنی، منبع درامد بسیار خوبی هم برایشان شد.

و از این قبیل (بت های مشکل گشا) که متاسفانه در ادیان گوناگون بسیارند.

    و کارما ی دانا و توانا، بت مدرن انسان شـد…    

نام پاک خدا را در ذهن مردم، با زیرکی تمام به کارما تغییر دادند…

حالا دیگر این خدای پاک نیست که برای سرنوشت انسان ها تصمیم می گیرد و حاصل کردارانسان را به او باز می گرداند.

این قهرمان جدیدی است به نام “کارما”، بعبارتی سی پی یو ی اصلی و مرکز کنترل دنیا؛ این سی پی یو کجای دنیاست، “چیست” پاکی خود را از کجا آورده، چرا کارما از بدی متنفر است. چرا کارما ی قهرمان بدکاران را مجازات میکند، کارما ی دانا و توانا چطور مظلومین را به حق وحقوق خود می رساند، مثلا چطور تعیین میکند که چه کسی در چه زمانی برود زیر کدام ماشین، همگی میدانیم که این نحوه مجازات ستمکاران، نیاز به مدیریت، برنامه ریزی و فرمول های پیچیده ای دارد.

نیروی کارما، قانون کارما و تناسخ ارواح

بر فرض که تناسخ ارواح درست باشد؛ این خداست که تعیین می کند، کدام  روح در کدام جسم تازه حلول یابد و کارما نیرویی بالاتر از خدا نیست که تعیین کننده باشد.

میگویند نیروی کارما ارواح گناهکار را در اجسام دیگری می برد، که در آن اجسام مکافات کردار خود را تجربه کنند، خوب ما می گوییم که کلید دار روح انسان خداست. ولی دوستان کارما یی می گویند که کارما آنقدر قدرت دارد که بدون فرمانبرداری از خدا، روح را از یک جسم به جسم بعدی می برد و اینجا خدا وایساده و فقط نگاه میکنه؛ چون در برابر کارما ناتوان است(البته بقول طرفداران قانون کارما).

  بـیـن کارما و خـدا، یکـی بـایـسـتـی قـدرتـمـنـدتـر از دیگـری بـاشـد.

البته این خدا نیست که ناتوانه، این دایره کوچک منطق دوستان هست، که نمیتونند از خودشون بپرسند که بالاخره کارما میتونه و دستور میده، یا خداست که قدرت عالم در دستان اوست؟

مثال بومرنگ برای توجیه قانون و نیروی کارما

میگویند کارما مثل بومرنگ عمل میکند، اما در عالم واقعیت، برای اینکه حاصل کردارانسان به خودش باز گردد، نیاز به برنامه ریزی های بسیار پیچیده و هوشمندانه است.

مثلا نامردی به یک زن حامله تجاوز کرده، حالا از خونه بیرون آمده و در حال گذر از خیابان زیر اتوبوس می رود… خوب همه این ها محاسبات پیچیده دارد به اضافه تنظیم زمان بندی های دقیق و قدرتی می خواهد که راننده را سر ساعت مقرر، به صحنه حادثه بکشد. و اینکه خود اون راننده اتوبوس که این بلا سرش اومده، خودش هم کار بدی کرده و حالا قسمتی از این فرمولهای پیچیده است.

حتی اینکه عمل زشتش چقدر بزرگ بوده و بر مبنای حق و عدالت، زیر اتوبوس چه مقدار باید زجر بکشد. اینکه کسی به کمکش بیاد یا زجرش ادامه پیدا کنه، اینکه ناقص بشه و تا آخر عمر … یا این که بمیره و راحت بشه، همه این ها برنامه ریزی و محاسبات پیچیده خود را دارد.

حالا بفرمائید که هسته مرکزی تصمیم گیری و محاسبات کارما یا همان سی پی یوی کارما، کجای این عالم هستی است. بفرمائید که آیا این بومرنگ، به سادگی همون بومرنگ پلاستیکی بر میگرده !!!

از نظر طرفدارانش “کارما چیست”

اولا که بیشتر آنها کارما را یک ضابطه، قاعده و قانون (الهی) می دانند، و خودشان هم نمیدانند که کارما بالاخره یک قانون است، یا یک نیروی مخلوق است؛ یا نیروی آن مثل خدا، آنقدر توان دارد که قانون کارما رو عملی کند؟ و میلیارد ها فرمول های سرنوشت انسان ها رو، لحظه به لحظه محاسبه و به اجرا در بیاورد. چون عمل کردن نیروی کارما مستلزم داشتن یک سی پی یوی بسیار هوشمند و قوی است.

اما اگر کارما یک قانون هست، خوب میتوان آن را قانون الهی نیز نامید…

کارما اگر خدا نباشد، بایستی یک چیزی مثل خدا باشد با توانایی های بیکران خدا، و البته معتقد به پاکی، و متنفر از بدی.
خوب تو مخلوق خدا که کارما؛ این خدای ساختگی پاک و دانا و توانا را قبول داری، چرا خود خدای پاک و دانا و توانا را قبول نداری.
بهتره بگیم: اگر نیروی کارما یی هم وجود داشته باشه، این نیروی کارما خودش مخلوق خداست، پس بجای اینکه بگیم کارما از ستمکاران انتقام می گیره، بگیم خدا بوسیله کارمایی که خود آفریده، ستمکاران رو مجازات میکنه، و بعد اسم وسیله رو برداریم و فقط نام عامل اصلی رو بیاریم که همون خداست.
هر ستمکاری بوسیله  قانون یا نیروی کارما  قانون الهی و نیروی خدا، تاوان کردار خویش را خواهد داد.